نوشته اصلی توسط
niaztaranom
سلام دوستان. من واقعا به یک بن بست عجیب و غریب رسیده ام. من چند سال پیش با پسری نسبتا موجه آشنا شدم و عاشق هم شدیم. تا جایی که رابطه ما داشت به ازدواج منتهی میشد که به ناگه من رو رها کرد و رفت. اما مدتیه بعد از گذشت چند سال برگشته اما نه اون برگشتنی که من منتظرش بودم. خیلی سرد و بی احساس، خیلی دیر به دیر همو میبینیم و اصلا نگاه عاشقانه ای درش نیست و نه کلام خوبی. اما من واقعا عاشقش بودم و هستم و در این مدت نتونستم هیچ کس رو در زندگیم بپذیرم. رفتارای امروز این اقا به گونه ایه که من همش احساس می کنم مشکلی هست. نه از ظاهرم تعریف می کنه و نه بهم ابراز علاقه. در صورتی که برام جای تعجب داره که این بازگشت پس چرا صورت گرفته. کمکم کنید. بهش پیام میدم نمی خونه ،اما اگر خودش پیام بده و من جواب ندم قهر می کنه.
یه جوری شده که من همش نگران از دست دادنشم و این من رو در موضع ضعف قرار میده. من الان بیشتر درگیر این موضوعم که آیا اصلا منو دوست داره؟ وقتی ازش می پرسم میگه اره ولی در نگاهش هیچی نیست. بعد از اینهمه مدت که برگشته شاید دیدارهای ما به یکبار در هفته آن هم به مدت 2 یا 3 ساعته بکشه. اصلا نمی تونم درکش کنم